سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] حکمت را هر جا باشد فراگیر که حکمت گاه در سینه منافق بود پس در سینه‏اش بجنبد تا برون شود و با همسانهاى خود در سینه مؤمن بیارمد . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

اختـلالـهای رفـتاری وهیـجانی
تعریف:
اختلالهای رفتاری وهیجانی شامل رفتار وبروز هیجانهایی در کودکان ونوجوانان است که با سن آ‎نها متناسب نیست، ‏‏با وضعیت فرهنگی آنها همخوانی ندارد وشرایط اخلاقی محیط زندگی این گونه رفتارهارا تایید نمی کند . این عدم تناسب در رفتارها وهیجانها بر زندگی عمومی فرد اثر می گذارد ونشانه های آن را در تحصیل زندگی اجتماعی زندگی شخصی ومحیط شغلی او می توان دید  . برخی از نشانه های اختلالهای رفتاری وهیجانی را در همه ی کودکان می توان دید ولی این نشانه ها در برابر فشارهای زندگی وناراحتیها به وجود می آید وموقت و زود گذر است . اختلالهای رفتاری وهیجانی دوام دارند وماندگار هستند ومعمولا در موقعیتهای مختلف زندگی مانند خانه، مدرسه، محل کار و محیطهای اجتماعی دیده می شوند . به علاوه روشهای مرسوم ومعمو ل تربیتی که پدر ومادر یا معلم برای کودکان خود انجام می دهند، درباره ی اختلالهای رفتاری وهیجانی بی  تاثیر است .  
شیوع :
تعداد این کودکان را در بین جمعیت کودکان مدرسه رو بسیار متفاوت گزارش کرده اند . در مدارس ایالات متحد امریکا که کودکان دارای اختلالهای رفتاری و هیجانی در مدرسه های عادی درس می خوانند، تا 2 درصد جمعیت مدارس را از این گروه دانسته اند . تحقیقات انجام شده نشان می دهد که حداقل 6 در صد کودکان دارای این دسته از مشکلات هستند . به هر صورت تعداد این افراد در جامعه و مدارس کم نیست و مشکلات آنها به حدی هست که خانواده ها و معلمان را  به جستجوی  کمک می کشاند وگاه به طور کامل درمانده می کند .
علتها :
درباره  اختلالهای رفتاری وهیجانی نیز مانند بسیاری از اختلالهای رایج دو دسته علت زیستی ومحیطی ذکر شده است . از عوامل زیستی می توان به نقش ارث ، عوامل عصبی  و عوامل بیو شیمیایی اشاره کرد. هر کدام از این عوامل به تنهایی می توانند باعث برخی اختلالها شوند . گاهی نیز دو یا چند عامل در شکل گیری اختلالی نقش بازی می کنند .
    از عوامل محیطی نامطلوب بودن محیط اولیه ی تربیتی ،  وجود الگوی پرخاشگری در بدو ورود به مدرسه ، طرد اجتماعی به وسیله ی هم سالان یا بزرگسالان به خصوص در شکل گیری اختلال سلوک ورفتار ضد اجتماعی ذکر شده است .    در زمینه ی خانواده نیز ارتباط با پدر ومادر و تعامل پدر ومادر با فرزندان در شکل دهی به رفتارها وهیجانهای کودک اثر قابل توجهی دیده شده است .


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

افسردگی چیست؟
تقریباٌ همه ما گاهی احساس افسردگی کرده‌ایم. در چنین وضعیتی ما فهم درستی از وقایع روزمره نداریم و تقریباٌ باور می‌کنیم که هرگز اوضاع بهتر از این که هست، نمی‌شود. در چنین مواقعی اغلب افکاری از این دست به ذهن ما خطور می‌کند. «من هرگز به چیزی که می‌خواهم نمی‌رسم.» و «احساس غمگینی می‌کنم.»
این احساسات عموماٌ پس از ناامید شدن در کار، تحصیل و شکست‌ها و کمبودهای ویژه‌ای امکان بروز می‌یابند. در خلال چنین تجربیاتی به این اعتقاد می‌رسیم که آنچه احساس می‌کنیم شبیه آن چیزی است که :« اختلال روانشناسی افسردگی » نامیده شده است.
اختلال یاد شده نوعی بیماری است که ویژگی اول و عمده آن تغییر خلق است و شامل احساس غم و اندوه است که دامنه آن از حالت نومیدی خفیف تا احساس یأس شدید است.
همراه این تغییر خلق تغییرات شخصی در رفتار، نگرش، تفکر، کارآیی و اعمال فیزیولوژیک نیز مشاهده می‌شود. با این تعبیر تعداد اندکی از مردم خود را افسرده می‌پندارند. یعنی در واقع اندکی از مردم از اختلال روانی افسردگی به معنای دقیق آن رنج می‌برند. دو نوع از افسردگی‌ها هستند که بین افسردگی بالینی – که به عنوان یک اختلال روانی برچسب می‌خورد – و افسردگی طبیعی از لحاظ اندوه و شدت با یکدیگر متفاوت هستند.
افسردگی بالینی جزو اختلالت خلقی بوده و کسی که به این اختلال دچار است بانشانه‌های زیر قابل توصیف است :
1.    خلق او عمدتاٌ غمگین است.
2.    مشکل خوابیدن دارد.
3.    اشتهایش را از دست می‌دهد.
4.    انرژی او ناکافی است.
5.    احساس بی‌ارزشی و گناه می‌کند.
6.      افکاری در رابطه با خودکشی در او دیده می‌شود.
شخصی که یک سری از نشانه‌های بالا را برای دوره‌ای طولانی داشته باشد، به عنوان شخص افسرده تشخیص داده می‌شود. هرچند در رابطه با وقایع طبیعی هم اکثر ما احساس می‌کنیم روحیه ضعیفی داریم. لیکن افسردگی یکی از رایجترین اختلالهای خلقی می‌باشد. بر طبق یک قضاوت بیش از 25 درصد آمریکائیها در شرایطی از زندگیشان از افسردگی جدی رنج می‌برند.
حتی افسردگی گاه با سرماخوردگی مقایسه شده و آن را « سرماخوردگی روانی » قلمداد کرده‌اند. لیکن سرماخوردگی هرگز کسی را نکشته در صورتی که افسردگی منجر به مرگ می‌گردد.
در حقیقت بخشی از خودکشی‌ها در آمریکا توسط افرادی صورت می‌گیرد که از افسردگی رنج می‌برند. بر طبق ژامارهای بین‌المللی حدود 15 درصد افراد بین 15 تا 20 ساله دچار افسردگی هستند.
از سوی دیگر تحقیقات نشان می‌دهد که افراد نابینا و ناشنوا با از دست دادن بینایی و شنوایی دچار کمبود و ضعفهای روحی می‌باشند. این مشکل در پاره‌ای از آنان وخیم و بحرانی می‌باشد.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

اسکیزوفرنی
برای قابل فهم شدن عقاید متناقض در مورد اسکیزوفرنی بهتر است مطلب را با مقایسه‌ای ساده بین دو مفهوم اساسی شروع کنیم. اسکیزوفرنی حاد و مزمن.
اساسا در اسکیزوفرنی حاد ، خصوصیات بارز عبارتند از هذیانها و توهّمات و تداخل در فکر. این نوع خصوصیت را علائم مثبت می‌نامند. بعضی از بیماران پس از مرحله حاد بهبود می‌یابند و برخی دیگر وارد مرحله مزمن بیماری می‌شوند.
خصوصیات اسکیزوفرنی مزمن عبارتند از فقدان احساس و انگیزه و مردم گریزی. این خصوصیات را اغلب علائم منفی می‌نامند پس از تثبیت فرم مزمن بیماری معدودی از مبتلایان ممکن است بطور کامل بهبود یابند.
تاریخچه
اگر چه احتمالاً بیماری اسکیزوفرنی برای هزاران سال با ما بوده است. اما فقط از اواخر قرن نوزدهم این بیماری به عنوان یک اختلال متمایز شناخته شده است. اولین بار این بیماری در سال 1896 ، هنگامی که امیل کراپلین پیشنهاد کرد که سه نوع اصلی روان پریشی وجود دارد شناسایی گردید. کراپلین اعتقاد داشت که این بیماری معمولا در نوجوانی شروع می‌شود و موجب یک تباهی غیر قابل برگشت می‌شود. در سال 1911 بلولر روانپزشک سوئیسی اعلام کرد که این اختلال همیشه «پیشرس» نبوده است و اغلب تا تباهی کامل نمی‌روند.
ملاک‌های تشخیص اسکیزوفرنی
ملاک A : دو یا چند علامت از موارد زیر در یک دوره یک ماهه دوام داشته باشد.
هذیان
توهم
رفتار آشفته
تکلم آشفته
علائم منفی اسکیزوفرن
ملاک B : اختلال در عملکردهای شغلی و تحصیلی
ملاک C : علائم فوق حتما باید 6 ماه دوام داشته باشد.
حتماً باید سه ملاک با هم وجود داشته باشد اگر یک ملاک فرد اسکیزوفرن نیست.
درمان اسکیزوفرنی
درمان دارویی : اولین و مهمترین اقدام تجویز دارو است. داروهای ضد جنون مناسب است علائم را کنترل می کند اما بهبود نمی‌دهد.
روان درمانی : روان درمانی مناسب نیست مگر کسانی که در این زمینه آموزش دیده‌اند. رفتار درونی با این افراد مهم است.
خانواده درمانی و گروه درمانی هم می‌تواند مفید باشد



سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

استرس حافظه را کم می کند
تحقیقات نشان می دهد نگرانی ، اضطراب یا افسردگی منجر به نقص شناختی خفیف می شود. اگر می خواهید ذهن سالمی داشته باشید ، از نگرانی پرهیز کنید و شاد باشید.
این پیام تحقیق جدیدی است که نشان می دهد احتمال ابتلای افرادی که مستعد نگرانی ، اضطراب یا افسردگی هستند به نقص شناختی خفیف (
MCI) ، حالتی که غالبا به عنوان زمینه بیماری آلزایمر درنظر گرفته می شود ، بیشتر است.
به گزارش ساینس دیلی محققان دریافتند درمیان افراد سالمند بدون نشانه نقص شناختی در آغاز مطالعه استرس مزمن پیش بینی کننده ابتلا به
MCI است. تعیین میزان استرس مانند سنجش فعالیت ذهنی است. این ها فاکتورهایی هستند که استاندارد کردن و سنجش آنها در هریک از افراد دشوار است. البته 50 درصد افرادی که نقص شناختی خفیف دارند به زوال ذهن دچار نمی شوند و این مطالعه نباید افراد را دچار نگرانی کند

تاثیر مشکلات خواب بر تغذیه افراد
جام جم آنلاین: مشکلات مربوط به خواب برنامه غذایی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. کسانی که خواب کافی ندارند در مواقع کمتری خودشان غذا طبخ می کنند و در عوض ترجیح می دهند غذای سرد یا فست فود بخورند.
این غذاهای آماده فاقد ارزش غذایی و ممکن است در طولانی مدت مشکلاتی را برای سلامت افراد ایجاد کنند.
به گزارش ساینس دیلی ، یافته های این مطالعه نشان می دهد افرادی که از نظر زمان خوابمشکل دارند ، دیر می خوابند یا مکررا بیدار می شوند بیشتر به غذاهای سرد روی می آورند و کمتر غذای طبخ شده در خانه را مصرف کرده و به این ترتیب برنامه غذایی ناسالمی پیدا می کنند.
میزان خواب هر فرد بر سلامت جسم ، وضعیت هیجانی ، قابلیت های ذهنی ، بازدهی و عملکرد روزانه او تاثیر دارد.

ناخن مصنوعی و عوارض آن

ایرنا-ناخن، یکی از ضمایم پوستی است که نقش مهمی را در انگشتان دست و زیبایی آنها ایفا می‌کند و به همین خاطر نیز از گذشته همیشه زنان سعی می‌کردند ناخن‌های خود را با انجام تغییرات مختلفی از نظر رنگ و فرم آن، زیبا جلوه دهند.

استفاده از ناخن‌های مصنوعی یکی از روش‌هایی است که زنان برای زیبا کردن ناخن‌های خود به کار می‌برند.
تحقیقات در سالهای اخیر ثابت کرده است که استفاده از ناخن‌های مصنوعی و کاشت آنها می‌تواند عوارضی را برای فرد بوجود آورد.

فراموشی ناشی از آسیب مغزی، قابل برگشت است

ایرنا-بر اساس یک مطالعه، بیماری‌های مغزی پیش رونده از جمله آلزایمر را می‌توان با داروهایی که موجب بازگرداندن حافظه از دست رفته می‌شوند، درمان کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس، در این مطالعه که در مجله انگلیسی "نیچر" منتشر شده آمده است بکار بردن اصطلاح "از دست دادن حافظه" در این موارد بی‌مسمی است.

طبق این مطالعه که توسط محققان "موسسه فناوری ماساچوست? "MITانجام شده است، در جریان تجربه‌های آزمایشگاهی مشاهده شد موش‌های مبتلا به این نوع آسیب مغزی که در انسان‌ها معمولا به زوال عقل منجر می‌شود، توانستند خاطراتی را که در جریان شرطی‌شدن‌های قبلی بدست آورده بودند، بازیابند.

مصرف بیش از حد کلسیم و ویتامین ? Dموجب آسیب مغزی می‌شود

ایرنا-پژوهشگران در یکی از نخستین تحقیقات انجام شده بر روی رابطه رژیم غذایی و بروز آسیب‌های مغزی دریافتند، افراد مسنی که میزان بیشتری کلسیم و ویتامین دی دریافت کرده‌اند، به مراتب بیشتر از دیگران در خطر آسیب‌های مغزی در نواحی ادراکی قرار دارند.
به گزارش پایگاه اینترنتی رویترز، دکتر "مارتا ای. پاین" از دانشگاه دوک در دورهام ایالت کارولینای شمالی آمریکا گفت یافته‌های این گروه تحقیقاتی در زمینه آسیب‌های مغزی و میزان مصرف کلسیم و ویتامین دی، سوالاتی را در زمینه اثر منفی مصرف زیاد این مواد مطرح کرده است.
در سالهای اخیر مصرف زیاد کلسیم و ویتامین دی به عنوان راهی برای پیشگیری از بروز پوکی استخوان در سنین پیری رواج یافته است.

خوردن میوه‌های خشک تاثیر بسیار زیادی بر سلامت قلب دارد

محققین دریافته‌اند که خوردن میوه‌های خشک حداقل دو بار در هفته تاثیر بسیار زیادی بر سلامت قلب انسان دارد.

به گزارش سرویس بهداشت و درمان خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه مرکزی، بر اساس اظهار نظر کنگره جهانی بیماری‌های قلب و عروق مصرف میوه‌های خشک به اندازه هشت گرم در هفته خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را تا حدود 11 درصد کاهش می دهد.

این میوه‌های خشک شامل گردو، بادام، پسته شامی و از این قبیل می باشند.

تحقیقات نشان داده است که خوردن مقدار کمی از این میوه‌ها پنج بار در هفته تاثیر بسیار اندکی در افزایش وزن دارد.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

دزدی :
برای دزدی همیشه علت و انگیزه وجود دارد .
علل دزدی :
1- احتیاج به پول داشتن .           
 2- گرسنه بودن .
3- تلافی و انتقام گرفتن .      
4- تنوع طلبی و زیاده خواهی .
شناخت انگیزه دزدی مهم است .
احساس مالکیت شخصی را تقویت کنید .
راههای مناسب کسب محبوبیت را آموزش دهید .
روش محترمانه و آبرومندانه طرح کردن نیاز و یا روشهای تأمین آن را آموزش دهید .
*رشد دادن شخصیت و ارضای « من » کودک .
« احساس عزت ناشی از سلامت نفس در عین حال با فقر زندگی کردن ، بسیار شرافت مند تر از کسب غرور کاذب ناشی از دزدی است »
دزدی بیمارگونه ( جنون دزدی یا وسواس دزدی ) که ناشی از عادت به دزدی و یا کسب لذت ازدزدی می باشد
نوعی دیگر از دزدی که علت آن  خودنمایی و نمایش قدرت است .  طرح سؤال
در یک موقعیت مدرسه بچه ها گزارش می کنند اشیاء آنها گم شده یا دزدیده شد شما به عنوان معلم  چه می کنید ؟
پاسخ :
1- از« شاید نیاورده باشی و یا گم کرده باشی » شروع کنید .
2- طرح مسأله بین بچه ها و ایجاد فرصت برای بازگرداندن آن .
3- بچه ها هر کسی وسایل خودش را نگاه کند ببیند اشتباهاً قاطی وسایل او نشده باشد .
4- بازدید بدنی  به صورت انفرادی و در صورت پیدا کردن فرد سارق او را به دیگران معرفی نکنید  .
5- بعداً پیگیری کنید . در فرصتی مناسب با آن فرد صحبت کنید و علت را جویا شوید در صورت ادامه تکرار رفتار او را به مشاور معرفی کنید .


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

افسردگی در نابینایان
در سال 1374 مطالعهای مقدماتی و آزمایشی
Pilot Study
در زمینه افسردگی در نابینایان صورت گرفت. نتایج مقدماتی حاکی از اینکه نابینایان دارای افسردگی خفیفی هستند.
نتایج همچنان نشان داد که دختران نابینا نسبت به پسران نابینا افسرده‌ترهستند. در این تحقیق محدودیت‌هایی از جمله تهیه پرسشنامه به خط بریل و اجرای آن وجود داشت. اما مهمترین محدودیت حجم نمونه می‌باشد که در تحقیق جامعی که در حال اجرا بود کل جامعه آماری نابینایان تحت پوشش بهزیستی و مراکز توانبخشی استان اصفهان مورد سنجش قرار گرفت.
افسردگی در پسران و دختران نابینا
دختران نابینا نسبت به پسران نابینا افسرده‌تر هستند.
مقدمه
همه علوم سعی دارند به گونه‌ای در حل مشکلات و مسائل زیستی بشری نقشی بر عهده بگیرند و بشر را در دست یافتن به آمال و هدفهایش یاری دهند. تحقق این امر بدون تحقیق و پژوهش پیرامون مشکلات زندگی انسانی غیر‌ممکن به نظر می‌رسد و می‌توان گفت جامعه‌ای به ترقی و درجات بالای علمی دست خواهد یافت که از تمام نیروهای انسانی خود برای پیشبرد اهدافش استفاده نماید.
اصولاٌ اگر این نظریه علمی را بپذیریم که ضعف و ناتوانی هر انسانی در پاره‌ای از فعالیتها سد پیشرفت و توانمندی او در سایر جنبه‌های ذهنی و عملی نیست ناگزیر باید این نکته را نیز بپذیریم که توجه و رسیدگی به مشکلات انسانهای معلول گامی در جهت رسیدن به جامعه‌ای مترقی و سالم است.
از جمله افراد معلول نابینایان هستند که بخشی از هر جامعه را تشکیل می‌دهند. این گروه به علت نقص عضو از کارآیی لازم مؤثر در مدیریت جامعه محروم مانده‌اند، در صورتی که با آموزش صحیح و مناسب و با تقویت دیگر حواس خود می‌توانند به نحوی از انحنا در عرصه فعالیتهای اجتماعی نقشی بر عهده بگیرند. بنابراین توجه به مشکلات این افراد برای توسعه و تقویت نیروهای فعال جامعه و نهایتاٌ پیشرفت کشور باید بیش از بیش جدی گرفته شود. البته نابینایان به علت نقص عضو با مشکلاتی مواجه هستند و مشکلات روانی افراد را می‌توان سرچشمه سایر مشکلات آنان دانست. به این ترتیب رسیدگی به مسائل و اقدام برای رفع گرفتاری‌های این قشر زوایای گوناگون از جمله تأمین رفاه بیشتر آنان می‌تواند در رسانیدن این افراد به سطحی قابل قبول از توانایی که منجر به استفاده از استعدادها و توانمندی‌هایشان شود، ضروری است.
رهنمودهایی برای خانواده ها :
بهترین راه برای پیشگیری از رفتار نا درست ، حمایت از رفتارهای درست است . از هر فرصتی استفاده کنید تا درباره ی قواعد ساده ی رفتاری صحبت کنید سپس از کودکان بخواهید به این قواعد عمل کنند . با رویکردهای زیر می توان کودکان را در جهت عمل به قواعد هدایت کرد : 

- بگذارید کودکان بدانند شما از آنها چه انتظاراتی دارید جمله های ساده ای را به کار ببرید مانند این :     لطفاً همین حالا اسباب بازیهایت را از این جا بردار.
-  بی آنکه فرزند خود را بترسانید تذکر دهید وقواعد را برایش یادآوری کنید : 
     پس از آنکه اسباب بازیهایت را جمع کردی ،می توانی با دوستانت بازی کنی .
-  بهتر است به کودک بگویید چه کاری را باید انجام بدهد نه اینکه چه کاری را نباید انجام دهد .
      لطفاً آرام صحبت کن   به جای   دادنزن
-   هنگامی که کودک آموزشهای شما را دنبال می کند به او پاداش دهید واگر نافرمانی کرد پی آمد ونتیجه ای برای نافرمانی اش در تظر بگیرید .
    هنگامی که قواعد جایگزین نشده در همه ی موقعیتها پدر ومادر می توانند راههای زیر را در پیش گیرند :
-  برخی از رفتارهای خشمگینانه را نا دیده بگیرید اگر خطر ناک نیستند مانند نق زدن ، فحش دادن وکج خلقی . در غیر این صورت ، یعنی اگر یه این رفتار ها واکنشی نشان داده شود 
بدرفتاری کودک بیش از رفتارهای مطلوب او موفق به جلب توجه می شود وبنا براین افزایش می یابد .    
- در مقابل بد رفتاری تبعیض قایل نشوید در سنی که کودک به اندازه ی کافی رشد کرده که پی آمد ونتیجه ی کارخود را درک کند بازخورد مناسب به رفتارهایش بدهید .
-  اجازه دهید نتایج کار به کودک درس عبرت بدهد . تا آنجا نتیجه ها را اعمال کنید که امنیت کودک به خطر نیافتد . مثلاً اگر کودک روی دیوار خط کشید مدادرنگی را از او بگیرید و وادارش کنید دیوار را تمیز کند .
-  هنگامی که کودکان کوچکتر با هم دعوا می کنند لازم است پدر ومادر میانداری کنند .با زانو زدن کنار بچه ها بهتر می توانید به آنچه آنها توضیح می دهند گوش دهید .از آنها بخواهید درباره ی راههای حل مساله فکر کنند .بچه ها را راهنمایی کنید که راههای دوستانه وغیر خصمانه را پیدا کنند . اگر پیشنهاد های آنها موثر واقع شد به آنها پاداش دهید . اگر موثر نبود آنها باید راه دیگری را آزمایش کنند . اگر یکی از بچه ها دیگری را زد اول با کودکی صحبت کنید که کتک خورده است .به او اجازه دهید هر چه می خواهد بگوید وهرچه را احساس می کند ابراز دارد . از کودک بخواهید به چهره ی کودک ضارب نگاه کند و آن چه را احساس می کند بگوید .بسیار مهم است که کودک مهاجم بیشتر از بچه ای کتک خورده توجه شما را به خود جلب نکند .
Time out
 که گاهی به آن محروم سازی گفته می شود . درکلاس درس نوعی برنامه ریزی شده از همان اخراج است . روشی است که در آن معلم یا خانواده به کودک فرصت می دهد که کمی آرام شود . برای این منظور یک اتاق کوچک در نظر گرفته می شود که کودک باید مدتی در آنجا بماند . اگر از این روش استفاده می کنید ، زمان باید کوتاه باشد ، یک مکان مشخص امن وتحت نظر را تعیین کنید وکودک را در آنجا قرار دهید . وقتی کودک از آن مکان خارج شد با او درباره ی مشکلش صحبت کنید . کتابها ومنابع خوبی با عنوانهای اصلاح رفتار ، تغییر رفتار ، مدیریت رفتار ، مدیریت کلاس توسط مولفان ومترجمان کشور تهیه شده که در کتابخانه ها وکتابفروشیها در دسترس است این منابع را بیابید ، مطالعه کنید وبهره ببرید


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

اختلال اسکیزوفرنی
این اختلال قبل از اینکه اسکیزوفرنی نام بگیرد ، عنوان دمانس پره کوزه ( دمانس زودرس ) را گرفت که این اصطلاح توسط بندکیت مورل برای بیماران تباهی یافته ای که بیماریشان در نوجوانی شروع شده بود به کار برده شد . بعد از مورل ، فردی به نام امیل کرپلین اصطلاح دمانس پره کوزه را به دیمنشیا پری کاکس برگرداند اما سر انجام یوجین بلولر اصطلاح اسکیزوفرنی را مطرح کرد تا مبین گسیختگی هایی باشد که میان فکر ، احساس و رفتار بیماران مبتلا به این اختلال وجود دارد .
لازم به ذکر است که این اصطلاح در میان عوام اغلب به اشتباه دال بر انشقاق شخصیت دانسته می شود . حال آنکه انشقاق شخصیت که امروزه اختلال هویت تجزیه ای نام برده می شود در طبقه اختلالات تجزیه ای قرار گرفته و لذا به کلی متفاوت از اسکیزوفرنی است .
نشانه های اسکیزوفرنی
نشانه های اسکیزو فرنی به دو دسته رفتاری و بیولوژیکی تقسیم می شود . همچنین نشانه های رفتاری به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می شود .
نشانه های رفتاری
1) زوال عملکرد در زندگی روزمره 2) توهمات 3) هذیان ها 4) اختلال فکر
نشانه های رفتاری مثبت
1) توهمات 2) هذیان ها 3 ) اختلال فکر
نشانه های رفتاری منفی
نشانه های رفتاری منفی که حاکی از عدم رفتار معنی دار است شامل از دست دادن بیان هیجانی ، عدم موفقیت در تعاملات اجتماعی و همچنین کم صخبتی است .
نشانگر های بیولوژیکی
1) اختلال در تمرکز طولانی مدت 2) وجود بعضی نا هنجاری ها در EEG 3) اختلال حرکات تعقیب آهسته چشم ( اسکیزو فرن ها نمی توانند یک هدف متحرک را دنبال کنند مثل با چشم دنبال کردن کسی که قدم می زند .)
نشانه های اسکیزوفرنی از دیدگاه یوجین بلولر
بلولر علائم اسکیزوفرنی را به صورت چهار ( A ) به کار برد :
1) تداعی ( association ) 2) حالت عاطفی ( Affect ) 3) در خود ماندگی ( Autism ) 4) دودلی ( Ambivalence)
همچنین بلولر به علائم فرعی ( ثانویه ) هم قائل بود که شامل همان توهم ها و هذیان هایی می شود که از نظر کرپلین شاخصه های اصلی دمانس زودرس بودند .
معیارهای شخصیتی DSM-IV-TR در مورد اسکیزو فرنی
الف ) علایم مشخصه
1) توهم 2) هذیان 3) تکلم نا بسامان 4) رفتاری که به وضوح نابسامان باشد . 5) علایم منفی که شامل تخت شدگی حالت عاطفی ، ناگویی یا بی ارادگی باشد .
ب) کژکاری اجتماعی / شغلی
پ) مدت
ت ) رد اختلال اسکیزو افکتیو و اختلال خلقی
ث ) رد سوء مصرف مواد
علل احتمالی اسکیزوفرنی
1) تجمع مس و دیگر یون ها ی فلز سنگین در مغز 2) تولید بعضی مواد شیمیایی مانند بوفونتین ( توهم زا ) توسط مغز . 3 ) تولید هیدروکسی دوپامین تووسط مغز که باعث تخریب سیناپس های نوراپی نفری و از دست دادن لذت و رفتار بر انگیخته می شود و همچنین اختلال حرکتی ایجاد می کند .
علل اصلی اسکیزوفرنی
1) وراثت ( اسکیزوفرنی به صورت خانوادگی رخ می دهد ) 2) ویروس ( درصد زیادی از افراد مبتلا به آن متولد فصل زمستان هستند ) 3) استرس ( یک عامل احتمالی است که در بیشتر موارد ممکن است وخامت اسکیزوفرنی را تسریع می کند یا موجب شود که این بیماری زودتر از موقع ظاهر شود )
سن و جنس
شیوع اسکیزوفرنی در مردان و زنان مساوی است . بیشترین سن شروع در مردان 15 تا 25 سالگی و در زنان 25 تا 35 سالگی است . بر خلاف مردان توزیع سنی اسکیزوفرنی در زنان دو وجهه است و در میانسالی به نقطه اوج دیگری می رسد . قریب به 3 تا 10 درصد زنان مبتلا ، اولین بار پس از 40 سالگی این بیماری را نشان می دهد .
فصل تولد افراد اسکیزوفرنی
افرادی که مبتلا به اسکیزوفرنی می شوند بیشتر در زمستان و اوایل بهار متولد شده اند . در نیمکره شمالی و از جمله در ایالات متحده ، افراد اسکیزوفرن بیشتر در مههای دی ( ژانویه ) تا فروردین ( آوریل ) و در نیمکره جنوبی اغلب در ماه های خرداد ( ژوئن ) تا شهریور ( سپتامبر ) به دنیا آمده اند .
بیوشیمی اسکیزوفرنی
طریقه عمل اسکیزوفرنی از راه تغییراتی در ساختمان و شیمی مغز است . بسیاری از تحقیقات روشن کرده اند که اسکیزوفرنی با نا بهنجاری در سیناپس های دوپامینی مغز در ارتباط است .
مواد شیمیایی که می تواند حالت مشابه اسکیزوفرنی را ایجاد کند
1) دوزهای بالای آمفتامین ( ممکن است منجر به پسیکو آمفتامین شود که مثال توهمات بینایی و هذیان های موقتی است )
2) ال-دوپا که برای درمان پارکینسون تجویز می شود و شامل هذیان های گزند و آسیب است .
داروهای ضد اسکیزوفرنی
نورولپتیکها داروهای ضد اسکیزوفرنی هستند که در سال 1950 کشف شد که داروی کلروپرومازین درمان موثری برای اسکیزوفرنی است . این دارو تا 50% از پیشرفت بیماری جلوگیری می کند . باید توجه کرد که دارو ها اسکیزوفرنی را واقعا بهبود نمی بخشند بلکه آن را کنترل می کنند.
دوره های اسکیزوفرنی
1) مرحله پیش نشانه ای : ( در طول این مرحله تغییرات تدریجی در شخصیت فرد به وجود می آید که از جمله آن فرد از نظر اجتماعی منزوی می شود ، به بهداشت خودش اهمیت نمی دهد و ... که این حالت تدریجی را مرحله پیش نشانه ای می نامند .
2) مرحله فعال : در این مرحله بیمار شروع به نشان دادن علایم برجسته سایکوتیک می نماید ( توهم ، هذیان ، تکلم نامنظم ، انزوای شدید و ... )
3) مرحله باقیمانده : در اغلب بیماران مرحله فعال ، مرحله باقیمانده را به دنبال دارد که در آن رفتار شخص مشابه با رفتار وی در مرحله پیش نشانه ای است . در برخی از موارد باقیمانده با یک برگشت به رفتار کاملا بهنجار به پایان می پذیرد.
انواع فرعی اسکیزوفرنی
1) نوع بدگمان ( پارانوئید )
اشتغال حاصله به یک یا چند هذیان یا داشتن توهم های مکرر شنوایی مشخصه های نوع پارانوئید است . بیماران روانی گسیخته پارانوئید ، نوعا پر تنش ، شکاک ، مقاوم ، در خود فرو رفته و گاه متخاصم یا پرخاشگرند اما در موقعیت های اجتماعی موفقند.
2) نوع نابسامان
مشخصه های نوع نا بسامان اسکیزوفرنی که سابقا کودک روانی ( هبفرنی ) خوانده می شد عبارت است از واپس روی آشکار به رفتارهای بدوی ، تکلم نابسامان ، فعالیت بدون هدف ، خلاصه شخصی داغان و به هم ریخته و همچنین این افراد فاقد علایم کاتاتونیک هستند . بهترین توصیف از رفتار این بیماران آن است که بگوییم ابلهانه یا احمقانه است.
3) نوع قوام یافته ( کاتاتونیک )
که شامل مواردی از جمله آشفتگی واضح در کارکرد حرکتی است که ممکن است شامل بهت ، منفی کاری ، سفتی عضلات ، برآشفتگی یا اتخاذ وضعیت های خاص بدنی باشد . بیماران را در حین بهت یا برآشفتگی مربوط به کاتاتونی ، باید تحت نظر قرار داد تا به خود یا دیگران صدمه نزنند .
4) نوع نامتمایز
خیلی وقت ها بیمارانی را که به وضوح اسکیزوفرن هستند را نمی شود به راحتی در یکی از انواع دیگر گنجاند . DSM این گونه بیماران را تحت عنوان مبتلایان به اسکیزوفرنی از نوع نامتمایز دسته بندی می کند .
5) نوع باقیه ای
وجود مداوم شواهد اختلالی از نوع اسکیزوفرنی در غیاب مجموعه کامل علایم مرحله فعال یا علایمی که برای تشخیص نوع دیگری از اسکیزوفرنی کافی باشد مشخصه نوع باقیه ای است که شامل کندی هیجان ، انزوای اجتماعی ، رفتار نا متعارف و ... است0
سایر انواع فرعی
1)بوفه دلیران (سایکوز حاد هذیانی ) 2) نهفته 3)رویا زده 4)بدروانی ( پارافرنی) و ...
تهیه کننده : سعید دشمن فنا یزدی
منابع
1- خلاصه روانپزشکی کاپلان
2- آسیب شناسی روانی ( دکتر آزاد )
3- روانشناسی فیزیولوژیک ( جیمز کالات )


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

باورهای ناصحیح در مورد کم توانی ذهنی
باور ناصحیح1: کم توانی ذهنی همان "بیماری"روانی است.
واقعیت آن است که :کم توانی ذهنی به معنای آن است که رشد ذهنی فرد در سطحی پایین تر از حد متوسط است.افراد دارای کم توانی ذهنی ممکن است مشکلاتی در یادگیری و در سازگاری اجتماعی داشته باشند. ولی آنها می توانند یاد بگیرند.با مداخله و آموزش مناسب ،آنها
 می توانند زندگی رضایت بخش و مفیدی در جامعه داشته باشند.
باور ناصحیح 2:کم توانی ذهنی یک بیماری مسری است.
واقعیت آن است که :کم توانی ذهنی یک بیماری نیست و مطمئنا" نیز مسری نیست.کم توانی ذهنی یک وضعیتی است که به علت تغییر یا آسیبی که بر روی مغز یا سیستم عصبی در حال رشد   می گذارد ،فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.
باور ناصحیح 3 : افرادی که دارای کم توانی ذهنی شدید و عمیق هستند ، برای حفظ امنیت خود و جامعه باید در مراکز خاصی نگهداری شوند.
واقعیت آن است که :تلاش هایی که در جهت آموزش های نظام مند انجام گرفته اند ،ثابت کرده اند که اکثر افراد با کم توانی ذهنی شدید و عمیق نیز می توانند یاد بگیرند که نیازهای اولیهً خود را بر طرف نمایند. بسیاری از آنها می توانند کارهای مفید را با کمک انجام دهند و بنابراین
 می توانند خودشان را با الگو های طبیعی زندگی وفق دهند ..ثابت شده است که کارآمدترین محیط برای یادگیری و رشد تمام افراد محیطی است که در داخل خود جامعه است و فضایی مشابه فضای خانواده از نظر مراقبت و پرورش بر آن حاکم است.
باور ناصحیح 4: آموزش های تحصیلی و شغلی کمکی به افرادی که دارای کم توانی ذهنی هستند ،نمی کنند.
واقعیت آن است که : اکثر افراد دارای کم توانی ذهنی ،هر چند با سرعت کند تر ،ولی توانایی یادگیری دارند،و قادر هستند که  با حداقل حمایت یا بدون هیچگونه خدمات حمایتی در جامعه زندگی کنند.بر روی مداخلهٌ زود هنگام تاکید زیادی گذاشته می شود،زیرا ثابت شده است که هر چقدر زودتر تشخیص داده شود که فردی دارای کم توانی ذهنی است و هر چقدر زودتر نیز برنامه های مناسب شروع شوند،این افراد برای داشتن یک زندگی معنی دار در جامعه از توانایی و قابلیت بیشتری برخوردار خواهند بود.برنامه های حرفه ای به ارائهٌ خدمات متنوعی برای آماده کردن افراد برای اشتغال می پردازند. از این طریق آنها می توانند یک حرفه را یاد بگیرند یا از کمک اشتغال حمایتی برای آماده شدن برای پیدا کردن یک شغل در یک محیط کار رقابتی بهره مند شوند.
باور ناصحیح 5 : ما نمی دانیم که چه چیزی منجر به کم توانی ذهنی می شود و نمی توان از آن پیشگیری کرد
واقعیت آن است که : کم توانی ذهنی ناشی از هر گونه عاملی است که به رشد مغز قبل یا حین تولد یا در دوران اولیه کودکی آسیب می رساند.بیش از 250 عامل کشف شده اند ولی این تعداد عوامل مسئول تنها یک –چهارم از علل کم توانی ذهنی هستند.شناخته شده ترین این عوامل عبارتند از : سرخجه در زنان باردار ،مننژیت ،توکسوپلاسموز ،عامل ارهاش(Rh)، و ناهنجاری های کروموزومی مثل نشانگان دان ،در پاره ای از موارد می توان از کم توان ذهنی پیشگیری کرد.بعضی از راهبردهای پیشگیری شامل موارد زیر هستند :
•        وجود مراقبت خوب قبل و بعد از تولد برای مادر و کودک.
•        بهبود تغذیه در زنان باردار و اطفال .
•        اجتناب از استفاده از داروها و الکل در حین بارداری.
•        غربالگری نوزادان برای تشخیص اختلالاتی مثل کم کاری تیروئید (هیپو تیروئیدیسم) و فنیل کیتونوریا (PKU).
•        غربالگری و واکسن مادران برای پیشگیری از اثر عامل ارهاش (Rh)خون .
•        استفاده از صندلی های کودک و بستن کمربند صندلی برای جلوگیری از افتادن و ضربه به سر.
فرد دارای کم توانی ذهنی در وهلهٌ اول یک انسان است.او همان نیازها و خواسته هایی را دارد که دیگران دارند.با او به عنوان یک انسان برخورد کنید.توانایی های او را بشناسید، و نه ناتوانی هایش را.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

تعریف کم توانی ذهنی
کم توان ذهنی مثل داشتن یک صفت ، مثلا" چشم های آبی یا یک ویژگی مثلا" قد کوتاه یا لاغری نیست.کم توان ذهنی ،نه یک اختلال پزشکی و نه یک اختلال ذهنی است.کم توان ذهنی عبارت است از یک وضعیت خاص عملکردی که در دوران کودکی شروع می شود و مشخصه آن محدودیت در مهارت های هوشی و انطباقی است.کم توان ذهنی در واقع نشانگر"هماهنگی" بین قابلیت های افراد از یک سوو ساختار و انتظارات محیط آنها از سوی دیگر است.
تعریف انجمن کم توانی ذهنی آمریکا از کم توانی ذهنی
از مشخصه های کم توانی ذهنی به عنوان یک ناتوانی عبارت است از محدودیت های قابل ملاحظه در عملکرد هوشی و در رفتار انطباقی که خودش را در مهارت های مفهومی ،اجتماعی و مهارت های انطباقی عملکردی نشان می دهد.
این ناتوانی قبل از 18 سالگی بروز می نماید .در بکارگیری  این تعریف پنج فرض ضروری باید در نظر گرفته شوند:
1-     محدودیت ها در عملکرد فعلی را باید در بستری از بافت اجتماعی مربوط به گروه سنی فرد و فرهنگ وی در نظر گرفت.
2-    به منظور انجام ارزیابی معتبر باید تنوع فرهنگی و زبانی و همچنین تفاوت های مربوط به جنبه های برقراری ارتباط ،حسی،حرکتی و رفتاری را در نظر گرفت.
3-    در هر فردی،محدودیت ها همراه با نقاط قوت هستند.
4-    هدف از توصیف محدودیت ها عبارت است از ایجاد نیمرخی از حمایت های لازم.
5-    با فراهم کردن حمایت های شخصی مناسب و مداوم ،عملکرد زندگی فرد دارای کم توانی ذهنی عموما" بهبود می یابد.
منبع:
انجمن کم توان ذهنی آمریکا (American Assouiation on Mental Retardation )2002
انجمن کم توانی ذهنی آمریکا  (AAMR)یک انجمن بین المللی چند رشته ای متشکل از متخصصین است.این انجمن مسئولیت ارائه تعریف کم توانی ذهنی را از سال 1921 بر عهده داشته است.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

آزمایش های ساده برای سنجش هوش کودکان
آزمایش اول
تصاویر ساده‌ای تهیه کنید و اجزایی از این تصاویر را حذف کنید. از کودک خود بخواهید بگوید تصویر مورد نظر چه اشکالی دارد. تصاویری که انتخاب می‌کنید معمولا تصاویر ساده‌ای خواهد بود که کودک با آنها آشنایی داشته باشد. مثل چهره یک آدمک که دهان و لبها حذف شده است یا ساعتی که عقربه ندارد یا میزی که پایه ندارد. کودکان به موازات رشد هوشی خود به تدریج این توانایی را بدست می‌آورند که بتوانند اجزای حذف شده در تصاویر پیچیده را شناسایی کنند. بر این اساس کودکان کوچکتر مثلا 6 - 5 ساله‌ها معمولا نقص در تصاویر مربوط به اشیا آشنا و عینی را راحت‌تر شناسایی می‌کنند. با بالا رفتن سن کودک می‌توان تصاویر پیچیده‌تر مثل مناظر و ... را مورد استفاده قرار داد.
آزمایش دوم
داستانهایی برای کودک انتخاب کنید و با تغییراتی که در آنها ایجاد می‌کنید منتظر پاسخ و واکنش کودک بمانید. توجه کنید این تغییرات متناسب با سطح سنی کودک باشد و بیان کننده مسائل غیر عادی و غیر طبیعی باشد. به این داستان توجه کنید. روزی روزگاری توی یک رودخانه زیبا و قشنگ که کنار جنگل سرسبزی قرار داشت چند تا ماهی کوچولو زندگی می‌کردند. ماهیها هر روز که از خواب بیدار می‌شدند شروع می‌کردند به بازی و تفریح.
یک روز یکی از ماهیها در حالی که بازی می‌کرد افتاد زمین و یکی از پاهایش زخمی شد. دوستانش به کمک او آمدند و پای او را پانسمان کردند. ماهی کوچولو خیلی ناراحت بود و درد شدیدی داشت. دوستانش هم خیلی ناراحت بودند چون نمی‌توانستند باهم بازی کنند. چند روز گذشت تا پای ماهی کوچولو خوب شد. ماهی قصه ما خیلی خوشحال بود پیش دوستانش رفت و دوباره شروع به بازی کنند. اما این دفعه ماهی کوچولو مراقب بود که اتفاق بدی برایش نیفتد.
آزمایش سوم
اشیا و وسایلی را انتخاب کنید و از کودکتان بخواهید بگوید این اشیا به چه دردی می‌خورند و به عبارتی چه کاربردی دارند. توجه داشته باشید نوع سوال کردن برای کودکان مهم است. سعی کنید بدون این که راهنمایی مستقیمی ارائه داده باشید طوری سوال کنید که کودک منظور شما را بتواند درک کند. به مثالهای زیر توجه کنید:
چاقو به چه دردی می‌خورد؟
کاسه به چه دردی می‌خورد؟
کلاه برای چیست؟
سوالات فوق برای کودکان سنین پایین مثل 5 - 4 ساله‌ها مناسب است اما برای کودکان بزرگتر می‌توان از مثالهای دیگری استفاده کرد:
با آچار و پیچ گوشتی چه کار می‌توان کرد؟
با سوزن چه کار می‌کنیم؟
آزمایش چهارم
چند مورد میوه ، اشیا یا چیزهای دیگر را که از یک جنبه خاص تشابهاتی با یکدیگر دارند انتخاب کنید و در اختیار کودک قرار دهید. و از کودک بخواهید بگوید این اشیا چه شباهتی به یکدیگر دارند. مثلا یک پرتغال ، یک سیب یک خیار و یک موز. که همگی میوه هستند. این آزمایش را با توجه به شرایط سنی کودک و سایر عوامل می‌توانید با اندک تغییراتی اجرا کنید. برای کودکان کوچکتر می‌توانید از خود اشیا یا از تصاویر آنها استفاده کرد. برای کودکان بزرگتر می‌توان نام اشیا را به ترتیب گفت و سپس از او سوال کرد.
آزمایش پنجم
گروهی از اشیا یا چیزهای دیگر را انتخاب کنید که شباهتهای اساسی به یکدیگر دارند. در میان این گروه شی را قرار دهید که در آن ویژگی مشترک با بقیه نیست. و از کودک بخواهید آن شی را که با بقیه تفاوت دارد در بین گروه انتخاب کند. مثلا چند شی دایره‌ای شکل انتخاب کنید و در بین آنها یک مکعب مربع قرار دهید. برای این آزمایش نیز می‌توانید از خود اشیا ، تصاویر آنها یا نام بردن اسامی ، آنها استفاده کنید. ولی توجه داشته باشید کودکان کوچکتر به دلیل این که رشد حافظه آنها به اندازه کودکان بزرگتر نیست نمی‌توانند در روش نام بردن وسایل عملکرد خوبی داشته باشند.
موفق نشدن آنها به حافظه آنها مربوط می‌شود نه به عملکرد هوشی آنها. برای این کودکان عملکرد کودک هر چه باشد نشان دهنده ادراک از وجود یک غریبه در گروه است. توجه داشته باشید که عکس‌العملی خاص از طرف گروه و یا آن فرد غریبه صورت نگیرد. کودکان در برخی سنین اگر در چنین شرایطی قرار گیرند، ممکن است گریه کنند.
درک کردن شرایط عاطفی اطرافیان توسط کودکان
کودکان حتی حالات عاطفی اطرافیان خود را ادراک می‌کنند. در حضور کودک خود شروع به خندیدن کنید و به واکنشهای او توجه کنید. بی‌شک واکنشهایی از او مشاهده خواهید کرد مثل دست و پا زدن ، غان و غون کردن ، خندیدن و از کودکان بزرگتر درخواست برای بغل شدن ، پرسیدن علت خنده و ... . همچنین اگر در حضور کودک شروع کنید به گریه کردن و واکنشهای کودک را مورد بررسی قرار دهید خواهید دید که واکنشهایی حاکی از درک شرایط عاطفی شما نشان می‌دهند. کودکان کوچکتر ممکن است متوجه تصنعی بودن شرایط نشوند و شروع کنند به گریه کردن یا نگاههای خیره و وارسی کننده . کودکان بزرگتر سعی می‌کنند کاری انجام دهند، مثل برداشتن دست مادر از جلوی چشمانش و ... .


<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ