سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، پرده ای جلوگیر از آفتها است . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

فیزیولوژی درد
این مبحث به بررسی آن دسته از فرآیندهای فیزیولوژیک که در جریان درد دخیل هستند می‌پردازد. اینکه چه اتفاقاتی می‌افتد تا فردی علائم درد را حس کند و چگونه این علایم به واکنشهای حسی و حرکتی در فرد تبدیل می‌شود، از مواردی هستند که در مبحث فیزیولوژی درد به آنها پرداخته می‌شود.
نظریات مختلفی در این زمینه مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته‌اند:
یک مدل قدیمی از فیزیولوژی درد
یکی از قدیمیترین تلاشها برای توصیف اینکه درد چگونه عمل می‌کند توسط دکارت در رساله‌ای درباره انسان که در سال 1664 ارائه شده است می‌باشد. دکارت معتقد است مسیر درد از نوک پا تا مغز گسترده شده است. وارد شدن ناگهانی یک محرک دردناک مثلا رفتن در داخل یک شعله آتش به یک مکانیزم بازتابی منحصر می‌شود که مانند کشیده شدن یک طناب که به یک زنگوله متصل است عمل می‌کند. به صدا در آمدن زنگ علامت و نشانه تجربه درد خواهد بود. دکارت هنگامی این نظریه را تدوین کرد که هیچگونه اطلاعات و دانش لازم درباره فرآیندهای عصب فیزیولوژیک وجود نداشت. درحقیقت از سال 1842 بود که محققان با روش تحقیق منطقی فهمیدند که درد بوسیله اعصاب درد به مغز می‌رسد.
نظریه اختصاصی درد
این نظریه بر اساس نظریه دکارت در مورد فرآیند ایجاد درد شکل گرفت که بر پایه آن سیستم ویژه‌ای از اعصاب (گیرنده‌های درد) پیامها را از گیرنده‌های درد در پوست به مراکز درد در مغز انتقال می‌دهند. نظریه‌های اختصاصی درد اعتقاد دارند که بین ساختار عصبی و تجربیات روان شناختی درد ارتباط متقابل وجود دارد. تحقیقات اخیر با استفاده از عصب نگاری نشان می‌دهد که این ارتباط بیشتر ساده انگارانه است.
نظریه کنترل دروازه درد
اولین بار نظریه کنترل دروازه درد توسط ملزاک و وال (1965) در مقاله مشهود مکانیزمهای درد: یک نظریه جدید در جمله علم نشد. این نظریه رویکرد پزشکی نظریه‌های قبلی را با مدلهای اخیر زیستی ، روانی ، اجتماعی سلامت تلفیق کرد. این رویکرد تنها به عوامل پزشکی قناعت نمی‌کند، بلکه تعامل بین عوامل زیستی ، روان شناختی و اجتماعی را مورد توجه قرار می‌دهد. این نظریه مطرح می‌کند که یک دروازه در سیستم عصبی وجود دارد. این دروازه در مقابل محرکهای درد باز و بسته می‌شود.
باز شدن دروازه به پیامهای عصبی اجازه می‌دهد تا به مغز ارسال شوند و بستن دروازه رفتن پیامها به مغز را متوقف می‌سازد. فعالیت در تارهای درد موجب می‌شوند که سلولهای انتقال دهنده تکانه‌های علائم درد را به سوی مغز بفرستند و دروازه را باز کننده فعالیت در اعصاب حسی که بطور مستقیم با درد بی‌ارتباط است موجب می‌شود که ، اعصاب با قطر بزرگتر اطلاعات مربوط به حسهای مضر و زیان آور را حمل کنند (چسبیدن ، تماس ، مالیدن و خاراندن یا خراشیدن).
این فعالیتها دروازه را می‌بندد و احتمال تجربه درد را کاهش می‌دهد و به این دلیل است که مالیدن پایی که درد می‌کند می‌تواند درد را تسکین دهد. خود پیامهایی که از مغز می‌آیند نیز می‌توانند دروازه را باز یا بسته کنند. این نظریه بیان می‌کند که درد یک دو راهی جریان اطلاعات به مغز و از مغز است و این که نه تنها مغز این اطلاعات را پردازش می‌کند، بلکه بطور مستقیم در مکانیزم دروازه‌ای تاثیر می‌گذارد. هر چند ماهیت کارهای مکانیزم دروازه در حال حاضر روشن نیست و تحقیقات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است. شکل زیر فرآیند ایجاد درد را در نظریه کنترل دروازه‌ای نشان می‌دهد.
نظریات کنونی در مورد فیزیولوژی درد
امروزه اعتقاد بر این است که انواع متفاوتی از نرونها وجود دارند که در تمییز و تشخیص درد درگیر هستند. این نرونها شامل نرونهای بزرگ و با پوشش میلین قوی (که عملکرد سریع دارند) ، تارهای بتا A که پوستی هستند، تارهای با میلین خیلی ضعیف که عملکرد آهسته‌تری دارند، تارهای دلتا A پوستی و تارهای صاف بدون میلین C را شامل می‌شود. هر کدام از این تارها با روشهای مختلف به تجربه درد مختلفی پاسخ می‌دهند. مثلا ما گیرندگان دردی داریم که گرما را تشخیص می‌دهند و سایر گیرنده‌ها لمس را تشخیص می‌دهند.
گرچه مکانیزمهای دیگر در فرآیند درد هنوز معلوم نیست. اما نظریه کنترل دروازه در حمایتهای عملی زیادی از سوی تحقیقات و مطالعات متعدد دریافت کرده است. هر چند هیچگونه شواهد مستقیم چه درباره مکانیزم دروازه‌ای وجود ندارد و این مطلب به صورت فرضی پذیرفته نشده است. روشهای پزشکی که امروزه برای کنترل درد بکار می‌روند، در برخی موارد با فرآیندهایی سروکار دارند که جریان انتقال پیام درد را به مغز محدود می‌سازند و از این طریق موجب کاهش درد می‌شوند.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

راهکارهای حل تعارضات خانوادگی

نگاه اجمالی

وجود اختلاف میان دو فردی که با هم زندگی می کنند امری طبیعی است. چون هر چه افراد باهم تفاهم و همفکری داشته باشند، باز هم اموری وجود دارد که طرز فکر افراد در آن موارد خاص باهم متفاوت خواهد بود. اما از آنجا که هر مشکلی راه حل مخصوص به خود را دارد، رفتن ها و شیوه‌های خاصی وجود دارند که با بهره گرفتن از این روشها می‌توان اختلافات را به حداقل کاهش داد.

دقت در مواقع ازدواج

شاید بارها و بارها شنیده یا خوانده باشید که برای زندگی موفق باید این کار یا آن کار را بکنید و آنقدر بایدها و نبایدها شنیده باشید که دیگر مجال و حوصله‌ای برای اندیشدن در مورد آنها پیدا نکنید و غالبا موضع ما در مقابل این بایدها و نبایدها منفی و مقاومت‌ گراست. با این حال باز هم نکته اصلی در نوع انتخاب همسر و شریک زندگی است. در واقع سوال‌های زیادی است موقع ازدواج باید بدانها جواب دهید و دقت شما کلیدی است بر موفقیت زندگی خودتان ، تجربیات زندگی در عصر جدید نشان می‌دهد ضرب المثل در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست چندان اعتباری ندارد.

آموختن شیوه‌های ارتباط

چگونه با همسر و فرزندان خود ارتباط برقرار می‌کنید؟ به لحن صدا ، نوع کلمات و رفتار خودتان در موقع برقراری ارتباط با آنها دقت کرده‌اید؟ بویژه موقعی که عصبانی هستید؟ با آرامش صحبت کردن ، کلمات سنجیده ، بکار بردن در مواقع خشم خیلی سخت است. ولی ناممکن نیست. و آن هم نیازمند دقت ، آموزش و تمرین است.

احترام متقابل

شروع زندگی مشترک یا صاحب فرزند شدن به معنی از بین رفتن پرده‌های احترام نیست. بلکه آثار دیگری بر رفتار احترام آمیز است. نوع دیدگاهی که به زندگی مشترک ، همسر خود و فرزندانتان دارید در نوع و میزان احترامتان تاثیری می‌گذارد که از طریق نوع صحبت‌های شما فهمیده می‌شود. آیا خانواده را موقعیتی برای رفتارهای ارباب - رعیتی یا حاکم - محکوم می‌دانید؟ شاید رفتار شما نیازمند نگرش جدید و اصلاح باشد.

مسولیت پذیری

به میزانی که در زندگی مشترک از مسولیتهای خود در قبال همسر و فرزندانتان شانه خالی می‌کنید (به هر دلیلی) بر فاصله و اختلافات بین فردی خود می‌افزاید. به مسولیت‌های خود به عنوان همسر و به عنوان پدر یا مادر چقدر آگاهی دارید؟ آیا مسئولیت شما فقط تامین نیازهای جسمی است و دیگر هیچ؟ شاید این گفته درست باشد که "هزار نکته باریکتر از مو اینجاست."

صداقت

دروغ همچون رنگ سیاهی است که بر دیوار زده می‌شود. بی‌اعتمادی ، سوءظن به یکدیگر و دورویی حاصل بذر دروغ است‌، هرچند کوچک و جزئی باشد. سعی بر وفا کردن به قولها و عهد‌هایی که کرده‌اید زندگی‌تان را محکم‌تر و شاداب‌تر می‌کنند. اما دروغها (چه کوچک و چه بزرگ) بر روی هم جمع می‌شوند و بنیان خانواده را متزلزل می‌کنند.

قهر نکنید!

می‌گویند دعوا و قهر مزه زندگی است. اما سعی کنید شما آن را نچشید. اولین قهر در زندگی مشترک شروعی برای قهرهای دیگر است. قهر کردن فرصت‌ها را برای منطقی دیدن ، تصمیم درست گرفتن از شما می‌گیرد. در اختلافات خود حداکثر سعی را داشته باشید که راهی برای ارتباط مجدد باقی بماند. موقع بستن درها طوری آنها را ببندید که باز کردنشان نیازمند شکستن درها نباشد.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

خواب و شخصیت
یک دانشمند انگلیسی ادعا کرد به ارتباط مستقیم میان طرز خوابیدن هر انسان با شخصیت وی پی برده است.
پرفسور کریس ایدزیکوفشکی از برجسته ترین کار شناسان خواب در انگلیس می گوید
شش طرز مختلف خوابیدن انسان را سناشایی کرده است که هر یک از آنها ارتباط مستقیم با شخصیت فرد دارد.
وی میگوید.محبوب ترین طرز خوابیدن به ویژه در میان زنان مانند حالت جنین در رحم است که در ان شخص به روی پهلوی راست میخوابد و پاهایش را به طرف شکم خود جمع میکند.وی میگوید 41درصد از مردان و51درصداز زنان به این روش می خوابند.
1-او ادعا کرد.افرادی که به این روش می خوابند ممکن است خشن به نظر رسند اما روح بسیار حساسی دارند و معمولا خجالتی هستند
2-کسانی که به پشت می خوابند و دستهای خود را به موازات سر خود روی بالش قرار میدهند بیشتر شنوندگان خوبی هستند که به سادگی دوستانی برای خود دست وپا میکنند اما معمولا در کانون توجهات قرار نمی گیرند و ترجیح میدهند که افراد دیگر شمع محفل باشند.
3- کسانی که به روی شکم میخوابند و دستهای خود را به موازات سر خود روی بالش قرار میدهند در اقلیت قرار دارند و فقط شش و نیم درصد از مردم به این روش می خوابند.افرادی که به این شکل می خوابند شخصیت تندخوبب دارند و معمولا برونگرا هستند هر چند حس اعتماد انها شخصیت عصبی اشان پنهان میکند.این گونه افراد در مقابل انتقادهای دیگران بد واکنش نشان میدهند.
4- افرادی که به پشت می خوابند و بازوان خود را در راستای بدن دراز میکنند افرادی آرام و خوددار هستند که استانداردهای شدیدی را برای خود وضع می کنند.
5- افرادی که روی شانه چپ می خوابند و دست وپاهای خود را موازی با بدن کشیده سده قرار می دهند بسیار آرام و اجتماعی هستند.ولی افرادی که روی شانه چپ می خوابند ولی دستان خود را به حالت زاویه دار با بدنشان قرار می دهند دچار سوظن بدبینی و تردید هستند.
این پژوهشگر می گوید همه مه از وضعیت بدن خود آگاهیم اما این نخستین بار است که این مسائل به طور مدون مطرح می شود.وی افزود افراد عادت ندارند که شکل خوابیدن خود را تغییر دهند به طوری که فقط 5درصداز افراد در شبهای مختلف عادت خود را تغییر می دهند.
درمانزمانی که یک فرد الکن کمک می خواهد،احتمالا دچار تنش و قابل ملاحظه ای است که از مشکل گویایی و بزرگ جلوه دادن آن ناشی می شود.سه روش برای درمان لکنت زبان وجود دارد.روش اول:پسخوراند شنیداری درنگیده نامیده می شود و به این صورت اجرا می شود که شخص با یک ثانیه تاخیر گفتار خود را از یک گوشی می شنود.این کار باعث می شود که به تدریج گفتار افراد الکن روان شود در حالیکه اگر افرادی با گفتار روان این کار را انجام دهند به شدت دچار لکنت می شوند.مشکل اصلی این درمان اینست که بیشتردر کلینیک جواب می دهد ودر خارج از اتاق مشاوره فرد را با مشکل روبهرو می کند.
تعقیب سایه به سایه،شکلی از شیوخ پسخوراند شنیداری درنگیده است.در این روش،درمانگر از روی یک کتاب می خواند و و فرد الکن کلمات وی را بعد از مدت کوتاهی که درمانگر آنها را بیان کرد،تکرار می کند.برای انجام این درمان لازم است که فرد الکن،به خوبی بر آنچه که درمانگر می خواند تمرکز کند و لنکت زبان خود را در این فرایند نادیده بگیرد.
در سومین روش به نام گفتار تنظیم شده با هجا،از فرد الکن می خواهند همزمان با یک مترونوم(دستگاهی که در فواصل زمانی معین صدای تیک می دهد و درموسیقی نیز کاربرد دارد)صحبت کند.این شیوه نیزمی تواند در منحرف کردن فرد الکن از لکنت زبان خودش تاثیر بگذارد.تحقیقات نشان داده است که وقتی این شیوه را با پاداشهایی برای لکنت نکردن همراه می کنند نتایج خوبی در جهت درمان فرد به همراه دارد.با این حال این سه روش تنها امیدوار کننده هستند.
 


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

خواب و شخصیت
یک دانشمند انگلیسی ادعا کرد به ارتباط مستقیم میان طرز خوابیدن هر انسان با شخصیت وی پی برده است.
پرفسور کریس ایدزیکوفشکی از برجسته ترین کار شناسان خواب در انگلیس می گوید
شش طرز مختلف خوابیدن انسان را سناشایی کرده است که هر یک از آنها ارتباط مستقیم با شخصیت فرد دارد.
وی میگوید.محبوب ترین طرز خوابیدن به ویژه در میان زنان مانند حالت جنین در رحم است که در ان شخص به روی پهلوی راست میخوابد و پاهایش را به طرف شکم خود جمع میکند.وی میگوید 41درصد از مردان و51درصداز زنان به این روش می خوابند.
1-او ادعا کرد.افرادی که به این روش می خوابند ممکن است خشن به نظر رسند اما روح بسیار حساسی دارند و معمولا خجالتی هستند
2-کسانی که به پشت می خوابند و دستهای خود را به موازات سر خود روی بالش قرار میدهند بیشتر شنوندگان خوبی هستند که به سادگی دوستانی برای خود دست وپا میکنند اما معمولا در کانون توجهات قرار نمی گیرند و ترجیح میدهند که افراد دیگر شمع محفل باشند.
3- کسانی که به روی شکم میخوابند و دستهای خود را به موازات سر خود روی بالش قرار میدهند در اقلیت قرار دارند و فقط شش و نیم درصد از مردم به این روش می خوابند.افرادی که به این شکل می خوابند شخصیت تندخوبب دارند و معمولا برونگرا هستند هر چند حس اعتماد انها شخصیت عصبی اشان پنهان میکند.این گونه افراد در مقابل انتقادهای دیگران بد واکنش نشان میدهند.
4- افرادی که به پشت می خوابند و بازوان خود را در راستای بدن دراز میکنند افرادی آرام و خوددار هستند که استانداردهای شدیدی را برای خود وضع می کنند.
5- افرادی که روی شانه چپ می خوابند و دست وپاهای خود را موازی با بدن کشیده سده قرار می دهند بسیار آرام و اجتماعی هستند.ولی افرادی که روی شانه چپ می خوابند ولی دستان خود را به حالت زاویه دار با بدنشان قرار می دهند دچار سوظن بدبینی و تردید هستند.
این پژوهشگر می گوید همه مه از وضعیت بدن خود آگاهیم اما این نخستین بار است که این مسائل به طور مدون مطرح می شود.وی افزود افراد عادت ندارند که شکل خوابیدن خود را تغییر دهند به طوری که فقط 5درصداز افراد در شبهای مختلف عادت خود را تغییر می دهند.
درمانزمانی که یک فرد الکن کمک می خواهد،احتمالا دچار تنش و قابل ملاحظه ای است که از مشکل گویایی و بزرگ جلوه دادن آن ناشی می شود.سه روش برای درمان لکنت زبان وجود دارد.روش اول:پسخوراند شنیداری درنگیده نامیده می شود و به این صورت اجرا می شود که شخص با یک ثانیه تاخیر گفتار خود را از یک گوشی می شنود.این کار باعث می شود که به تدریج گفتار افراد الکن روان شود در حالیکه اگر افرادی با گفتار روان این کار را انجام دهند به شدت دچار لکنت می شوند.مشکل اصلی این درمان اینست که بیشتردر کلینیک جواب می دهد ودر خارج از اتاق مشاوره فرد را با مشکل روبهرو می کند.
تعقیب سایه به سایه،شکلی از شیوخ پسخوراند شنیداری درنگیده است.در این روش،درمانگر از روی یک کتاب می خواند و و فرد الکن کلمات وی را بعد از مدت کوتاهی که درمانگر آنها را بیان کرد،تکرار می کند.برای انجام این درمان لازم است که فرد الکن،به خوبی بر آنچه که درمانگر می خواند تمرکز کند و لنکت زبان خود را در این فرایند نادیده بگیرد.
در سومین روش به نام گفتار تنظیم شده با هجا،از فرد الکن می خواهند همزمان با یک مترونوم(دستگاهی که در فواصل زمانی معین صدای تیک می دهد و درموسیقی نیز کاربرد دارد)صحبت کند.این شیوه نیزمی تواند در منحرف کردن فرد الکن از لکنت زبان خودش تاثیر بگذارد.تحقیقات نشان داده است که وقتی این شیوه را با پاداشهایی برای لکنت نکردن همراه می کنند نتایج خوبی در جهت درمان فرد به همراه دارد.با این حال این سه روش تنها امیدوار کننده هستند.
 


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

تست روانشناسی
روان شناسان شخصیتی بر این عقیده اند که شماره تولد، شما را از آن چیزی که می خوا هید باشید دور نمی کند بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید :
فرض می کنیم که شما متولد 29 اردیبهشت 1364 هستیداردیبهشت ماه(2) سال است پس :
9=1+8=18=5+9+3+1=1395=1364+2+29
"9" شماره تولد شماست و اکنون می توانید آنچه راکه مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید.
تفسیر اعداد:
1. خالق و مبتکر
"یک" ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند ،گاهی خود خواه می شوند. با این حال "یک" ها بشدت صادق و وفادار ند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند . همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که "بهترین" باشند . در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند.
2.پیام آور صلح
"دو" ها سیاستمدار به دنیا می آیند ! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند . اصلا تنهایی را دوست ندارند . دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زند گی رهنمون سازد. اما از طرف دیگر ، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند.از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند.
3. قلب تپنده زندگی
" سه " ها ایده آلیست هستند،بسیار فعال اجتماعی جذاب رمانتیک وبسیار بردبار و پر تحمل خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه انها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود را به کار می گیرند. بسیار محبوب اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایانه تری هم ببینند.
4. محافظه کار
"چهار" ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بداننند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند. بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند.
5.ناهماهنگ با جماعت
"پنج" ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود،غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند ودوست ندرند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند. تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات انها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری ،تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند.
6.رمانتیک و احساساتی
" شش" ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند. یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند. بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنرو موسیقی هستند. دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند. "شش" ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند.
7. عاقل و خردمند
"هفت" ها جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست امده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند.احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد. با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعارآنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند . مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه!
8. آدم کله گنده
"هشت " ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستندو طرحهاو نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها رارئیس ببینند.
9. اجرا کننده و بازیگر
"نه " ها ذاتا هنرمند هستند . بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند . با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ کس برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

تا ثیر عوامل روانی بر پیشرفت تحصیلی
1- آمار نشان می دهد که 1% از جمعیت روانی شدید و 10% آنها از اختلالات روانی خفیف در رنج هستند .  در بیماریهای روانی تغیرات غیر طبیعی در رفتار و روان شخص به وجود می آید و باعث ایجاد اختلال در فعالیتهای فرد می شود . جسم و روان بهم وابسته هستند و عده ای به دلیل اینکه هنوز نمی دانند بیماری روانی چیست . هنگامی که به مراکر بهداشتی و درمانگاهها و یا بیمارستانها مراجعه می کنند . غالبا" بیماریهایی جسمی را مطرح می کنند . چنانچه مربیان و معلمین نسبت به بیماریهای روانی موجود در روح کودک پی نبردند و درصدد علت یابی و رفع آن برنیایند باعث خواهد شد که این عوامل در روی تحصیل دانش آموزن اثر گذاشته و موجبات افت تحصیلی او را فراهم کنند . در ذیل به چند نمونه از عوامل روانی که موجبات افت تحصیلی در درس ریاضیات را فراهم می کنند اشاره می شود .
الف - کمرویی و گوشه گیری :
کمرویی و کناره گیری کودک ، کوششی برای خودداری از ارتباط با محیط اطراف است . کودک کمرو و گوشه گیر ممکن است از موقعیت هایی مانند : شکست ، انتقاد ، کمبود اعتماد به نفس ، دستپاچگی یا تحقیر ، ترس داشته باشد . متأسفانه کودکان کمرو و کناره گیر معمولا" مورد توجه قرار نمی گیرد . علت نیز آن است که نسبت به کودکان دیگر کمتر توجه اطرافیان را به خود جلب می کنند که این خود یکی از علل روانی مؤثر در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضیات می باشد .
معلمین و مربیان محترم باید علت اصلی کمرویی را پیدا کنند به عنوان مثال معلم می تواند با استفاده از دروس دیگر از جمله فارسی و نقاشی ، و در فعالیتهایی مانند یادداشت های روزانه ، نمایش ایفای نقش ، جملات ناتمام ، قصه گویی یا فنون مشابه ، کودک را بهتر بشناسد . چرا که کودکان ، اغلب احساسات خود را در این گونه از فعالیتهای واضح بیان می کنند .
راههای مبارزه با کمرویی :
1- از کودک کمرو بخواهید که در دروسی که از توانایی بالاتری برخوردار است(با توجه به تشخیص معلم ) به دانش آموز دیگر یا یک همکلاسی ، در نقش یک معلم سرخانه کمک کند تا به تدریج کمرویی او برطرف گشته و کم کاری او در ریاضیات نیز از بین برود .
2- کودک کمرو را در فعالیتهای گروهی کودکان دیگری که با آنه دوست است ، درگیر سازید .
3- از دستپاچه کردن کودک کمرو خودداری کنید . با صحبت کردن در مورد کمرویی آنها را نارحت نسازید . از کارهای نمایشی و اجرایی مانند : صحبت کردن در مقابل کلاس که او را دستپاچه می کند ، خودداری کنید .
4- به کودک کمرو و مسئولیتهای مختلفی واگذار کنید ; مسئولیتهایی مانند : کمک به مسئو لین مدرسه ، توزیع تدارکات .
5- دانش آموزان کمرو را در کلاس مورد تنبیه و سرزنش قرار ندهید . و عیب این کودکان را در پیش جمع بازگویی نکنید .
6- او را با دیگران مقایسه نکنید .
(( کیت )) ( 1972 ) در مواجهه با کودک گوشه گیر ، استفاده از مجموعه ای از فنون را ، پیشنهاد می کند :
1- بنا کردن رابطه با کودک بر پایه اعتماد ، اطمینان و درک .
2- آموزش از فنون (( ابراز وجود )) به کودک .
3- تمرین و ایفای نقش ، به وسیله مشاور ، سپس به وسیله کودک .
4- تمرینهای (( آرامش طلبی عضلانی )) مانند تمرینات تنفسی .
5- تعلیم هماهنگی حرکتی .
6- بازسازی شناختی .
ب- هراس از مدرسه :
یکی دیگر از دلایل مؤثر در افت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضیات هراس از مدرسه می باشد در مطالعات اولیه چنین به نظر می رسد که گویی هراس ، با
روی گردانی از مدرسه بسیار متفاوت است . آسیب شناسان پذیرفتند که مدرسه گریز معمولا" به خانه ای متعلق دارد که در آن فقر مادی و عاطفی حاکم است  .احتمالا" او از لحاظ هوش از حد متوسط پایین تر است .
ولی آن موارد اولیه ای که به عنوان مدرسه هراس مشخص شدند ظاهرا" نکته را تأیید کردند که کودک مدرسه هراس به خانه ای تعلق دارد که وضع مالی آن رضایت بخش و به احتمال زیاد به جای اینکه فاقد جو عاطفی باشد ، از آن سرشار است . هوش این کودکان از سطح متوسط بالاتر است .
اما نتیجه ای که از تحقیقات به عمل آمده حاکی از آن است که ممکن است کودکان با هر سطح هوشی و با هر زمینه اجتماعی و از هر خانواده ای و با هرگونه آرمانی ، به مدرسه گریزی یا هراس از مدرسه دچار شوند  .
ریشه بیشتر ای نحالان همان ترس ( اضطراب ) از ترک خانه است . و اگر کودک را وادار به این کار ( رفتن به مدرسه ) کنیم ، اضطراب او تبدیل به هراس می شود . از طرفی مدرسه غالبا" نخستین مکانی است که کودک ناگزیر است که بدون حمایت پدر و مادرش ، در آن تمام روز یا قسمتی از روز را بگذراند .
از عوارض و نشانه های هراس از مدرسه می توان سردردهای گوناگون و یا دردهای مختلف یا بی حالی و بی حوصلگی را بیان کرد .
راههای مقابله با آن و مداوای آن :
1- راهنمایی کودک به مراکز مشاوره و درمانگاههای راهنمایی کودک
2- ریشه یابی علل و برطرف نمودن زمینه های پیدایش
3- مشاوره با والدین دانش آموزان و راهنمایی آنها
4- عادی نمودن اوضاع مدرسه و جو کلاس و محیط به صورتی که باعث جذب دانش آموز گردد .
5- هماهنگ عمل نمودن معلم و اولیا در رفع نقیصه
6- سخت جلوه ندادن درس ریاضیات
7- انتخاب معلم یا معلمانی برای کودکان که از هر نظر صلاحیتهایی را دارا باشند .

ج- نگرانی :
نگرانی برادر یأس است . امکان دارد که کسی انگیزه بیش از حد داشته باشد ، ولی اگر همراه با نگرانی باشد باعث رکود یادگیری می شود .
برای کاهش نگرانی (( بازی )) از اهمیت بالایی برخوردار است . کودکان برای چابک شدن به دوندگی و کوه نوردی روی نمی آورند ، بلکه به خاطر اینکه از آن یک لذت غریزی می برند ، دنبال آنند . اما در نتیجه تمرین دوندگی و کوه نوردی چابک نیز می شوند . اگر ریاضیات را به اعتبار خود و به خاطر لذتی که از آن ( خود ریاضیات ) می برند بیاموزند و بخوانند آن را بهتر فرا خواهند گرفت .


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

بررسی اثربخشی روش حل مسئله در کاهش علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی پسر پایه پنجم
چکیده
اختلال کمبود توجه / بیش فعالی از اختلالات نسبتاً شایع دوران کودکی می‌باشد. این اختلال با سه ویژگی، بی‌توجهی، تکانش‌وری و فزون‌کنشی موجب بروز مشکلاتی برای کودکان مبتلا و والدین آنها می‌گردد. بمنظور درمان این مشکلات از روشهای مختلف روانپزشکی و روانشناختی استفاده شده است. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش روش حل مسئله در کاهش میزان علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی می‌پردازد. با استفاده از روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای، پنج مدرسه ابتدایی پسرانه از بین 30 مدرسه پسرانه ابتدایی شهر ایلام انتخاب و سپس 28 دانش‌آموز که براساس پرسشنامة علائم مرضی کودک (CSI-4) (فرم والدین و معلم) و ملاکهای ویرایش چهارم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) دارای اختلال کمبود توجه/بیش فعالی تشخیص داده شدند و به طور تصادفی در دو گروه آموزش حل مسئله و گروه گواه قرار گرفتند. کودکان گروه آموزش حل مسئله به مدت 10 جلسة 30 تا 40 دقیقه‌ای بااستفاده از روش دیویسون و گلدفرید؛ و هاوتون و همکاران مورد آموزش قرار گرفتند و در مورد گروه گواه هیچگونه مداخلة درمانی انجام نپذیرفت.
مجدداً تکمیل پرسشنامة علائم مرضی کودکان توسط والدین و معلمان یک هفته بعد از درمان (مرحله پس آزمون) و سه هفته پس از درمان (مرحله پیگیری) انجام پذیرفت.
اطلاعات بدست آمده از معلم و والدین در سه مرحله (قبل از درمان، پس از درمان و پیگیری) با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون تفاوت دو گروه آموزش حل مسئله و گواه در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و همچنین نمرات شدت علائم کمبود توجه و شدت علائم بیش فعالی به طور جداگانه براساس ارزیابی والد و معلم معنی‌دار بود (05/0> P).
همچنین نتایج نشان داد در مرحله پیگیری تفاوت دو گروه در نمرات شدت علائم بیش فعالی براساس ارزیابی والد و معلم و در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و شدت علائم کمبود توجه براساس ارزیابی والد معنادار است. (05/0> P).
براساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که روش حل مسئله بعنوان یکی از روشهای درمان شناختی – رفتاری در درمان اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان مؤثر است.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

بررسی اثربخشی روش حل مسئله در کاهش علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی پسر پایه پنجم
چکیده
اختلال کمبود توجه / بیش فعالی از اختلالات نسبتاً شایع دوران کودکی می‌باشد. این اختلال با سه ویژگی، بی‌توجهی، تکانش‌وری و فزون‌کنشی موجب بروز مشکلاتی برای کودکان مبتلا و والدین آنها می‌گردد. بمنظور درمان این مشکلات از روشهای مختلف روانپزشکی و روانشناختی استفاده شده است. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش روش حل مسئله در کاهش میزان علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان دبستانی می‌پردازد. با استفاده از روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای، پنج مدرسه ابتدایی پسرانه از بین 30 مدرسه پسرانه ابتدایی شهر ایلام انتخاب و سپس 28 دانش‌آموز که براساس پرسشنامة علائم مرضی کودک (CSI-4) (فرم والدین و معلم) و ملاکهای ویرایش چهارم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) دارای اختلال کمبود توجه/بیش فعالی تشخیص داده شدند و به طور تصادفی در دو گروه آموزش حل مسئله و گروه گواه قرار گرفتند. کودکان گروه آموزش حل مسئله به مدت 10 جلسة 30 تا 40 دقیقه‌ای بااستفاده از روش دیویسون و گلدفرید؛ و هاوتون و همکاران مورد آموزش قرار گرفتند و در مورد گروه گواه هیچگونه مداخلة درمانی انجام نپذیرفت.
مجدداً تکمیل پرسشنامة علائم مرضی کودکان توسط والدین و معلمان یک هفته بعد از درمان (مرحله پس آزمون) و سه هفته پس از درمان (مرحله پیگیری) انجام پذیرفت.
اطلاعات بدست آمده از معلم و والدین در سه مرحله (قبل از درمان، پس از درمان و پیگیری) با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون تفاوت دو گروه آموزش حل مسئله و گواه در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و همچنین نمرات شدت علائم کمبود توجه و شدت علائم بیش فعالی به طور جداگانه براساس ارزیابی والد و معلم معنی‌دار بود (05/0> P).
همچنین نتایج نشان داد در مرحله پیگیری تفاوت دو گروه در نمرات شدت علائم بیش فعالی براساس ارزیابی والد و معلم و در نمرات شدت مجموع علائم اختلال کمبود توجه / بیش فعالی و شدت علائم کمبود توجه براساس ارزیابی والد معنادار است. (05/0> P).
براساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که روش حل مسئله بعنوان یکی از روشهای درمان شناختی – رفتاری در درمان اختلال کمبود توجه / بیش فعالی کودکان مؤثر است.


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

استرس مغز را کوچک می‌کند
پژوهشی جدید نشان می‌دهد که چگونه استرس می‌تواند باعث کوچک شدن سلول‌های مغزی شود.
 به گزارش هلث‌دی نیوز پژوهشگران می‌گویند استرس باعث می‌تواند در اساس باعث گیجی ذهنی و پیرتر شدن شما شود.اما خبر خوب این است که ورزش می‌تواند جلوی این روند را بگیرد و دست کم در مورد مغز با گذشت زمان آسیب‌های ناشی از استرس التیام پیدا می‌کنند.
 دکتر بروس مک‌اوان، رئیس آزمایشگاه نوروآندوکرینولوژی در دانشگاه راکفلر نیویورک و سرپرست این تحقیق می‌گوید:" مغز بسیار انعطاف‌پذیر است، اگر به آن فرصت بدهید هر تلاشی برای ترمیم خودش انجام می‌دهد."
 بررسی مک‌اوان و همکارانش بر روی موش‌های آزمایشگاهی نشان داد که استرس مکرر واقعا باعث کوچک‌شدن سلول‌های عصبی یا نورون‌ها می‌شود.پژوهش‌های قبلی نشان داده بود که  استرس باعث می‌شود نورون‌ها در بخشی از مغز به نام  هیپوکامپ – که در حافظه نقش دارد- کوچک شوند و اختلال حافظه بوجود آید .پژوهش‌های جدیدتر نشان داده ‌است که همین فرآیند  در مناطقی از مغز به نام قشر پیش‌پیشانی – که در تصمیم ‌گیری و توجه  دخیل است نیز رخ می‌دهد.
 البته  شیوه‌هایی برای رفع اثرات ناشی از استرس روانی وجود دارد.مک‌اوان می گوید:" ترکیبی از روان‌درمانی، رفتاردرمانی شناختی و داروها می‌تواند واقعا مغز را تغییر دهد و آن را به وضعیت کمابیش طبیعی باز گرداند." ورزش یک تشدیدکننده بالقوه دیگر مغز است به گفته مک ‌اوان شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که ورزش اثرات بسیار مفیدی بر مغز به جای می‌گذارد.
این یافته‌ها در اجلاس امسال سالانه انجمن روانشناسی آمریکا در نیواورلئان ارائه می‌شود


سه شنبه 90 فروردین 9 , ساعت 8:42 عصر

استرس مغز را کوچک می‌کند
پژوهشی جدید نشان می‌دهد که چگونه استرس می‌تواند باعث کوچک شدن سلول‌های مغزی شود.
 به گزارش هلث‌دی نیوز پژوهشگران می‌گویند استرس باعث می‌تواند در اساس باعث گیجی ذهنی و پیرتر شدن شما شود.اما خبر خوب این است که ورزش می‌تواند جلوی این روند را بگیرد و دست کم در مورد مغز با گذشت زمان آسیب‌های ناشی از استرس التیام پیدا می‌کنند.
 دکتر بروس مک‌اوان، رئیس آزمایشگاه نوروآندوکرینولوژی در دانشگاه راکفلر نیویورک و سرپرست این تحقیق می‌گوید:" مغز بسیار انعطاف‌پذیر است، اگر به آن فرصت بدهید هر تلاشی برای ترمیم خودش انجام می‌دهد."
 بررسی مک‌اوان و همکارانش بر روی موش‌های آزمایشگاهی نشان داد که استرس مکرر واقعا باعث کوچک‌شدن سلول‌های عصبی یا نورون‌ها می‌شود.پژوهش‌های قبلی نشان داده بود که  استرس باعث می‌شود نورون‌ها در بخشی از مغز به نام  هیپوکامپ – که در حافظه نقش دارد- کوچک شوند و اختلال حافظه بوجود آید .پژوهش‌های جدیدتر نشان داده ‌است که همین فرآیند  در مناطقی از مغز به نام قشر پیش‌پیشانی – که در تصمیم ‌گیری و توجه  دخیل است نیز رخ می‌دهد.
 البته  شیوه‌هایی برای رفع اثرات ناشی از استرس روانی وجود دارد.مک‌اوان می گوید:" ترکیبی از روان‌درمانی، رفتاردرمانی شناختی و داروها می‌تواند واقعا مغز را تغییر دهد و آن را به وضعیت کمابیش طبیعی باز گرداند." ورزش یک تشدیدکننده بالقوه دیگر مغز است به گفته مک ‌اوان شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که ورزش اثرات بسیار مفیدی بر مغز به جای می‌گذارد.
این یافته‌ها در اجلاس امسال سالانه انجمن روانشناسی آمریکا در نیواورلئان ارائه می‌شود


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ